Web Analytics Made Easy - Statcounter

علیرضا جباری گفت: زمستان سال ۱۳۶۲ قرار بود عملیاتی در جنوب کشور و سمت جزیره مجنون انجام شود، از قبل ما به منطقه عملیاتی اعزام شده بودیم. ابتدا در پادگان دو کوهه اندیمشک و سپس در چند کلیومتری روبروی پادگان در کنار کوهپایه‌ها مستقر شدیم تا عملیات‌های بدر و خیبر را برای آزادسازی جزیره مجنون انجام دهیم، عراق تاسیسات بسیار زیادی را در این جزیره که دارای چاه‌های نفتی زیادی بود مستقر کرده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ما برای انجام عملیات ابتدا به منطقه‌ای بُنه رفتیم و در آنجا مستقر شدیم.

بیشتربخوانید

تاثیرگذارترین عکس‌های دفاع مقدس کدام هستند؟ + تصاویر

در حال آماده شدن برای اعزام به خط مقدم بودیم که عراق از تجمع نیرو‌ها در منطقه آگاه شد و اقدام به بمباران با حجم زیاد و وسیع با استفاده از توپخانه و جنگنده‌های خود کرد، شاید برای اولین بار بود که عراق در اینجا از بمب‌های شیمیایی که عمده آن آلمانی و از داخل هواپیما پرتاب می‌شد، استفاده کرد، این بمباران شیمیایی موجب شد که من و همرزمانم برای اولین بار در منطقه دچار مصدومیت شیمیایی شویم، می‌گفتند که گاز‌هایی که از این بمب‌ها متصاعد شده عمدتا گاز‌هایی بود که بر اعصاب و خون تاثیر می‌گذاشت. آنچه که ما در ابتدا احساس کردیم بوی ماهی گندیده و تند بود که به مشام می‌رسید و احساس بعدی سوزش چشم و تاول‌های ریز و درشت بسیار دردناک همراه با سوزش بود که در برخی از نقاط بدن به خصوص نقاط مرطوب بدن ایجاد می‌شد.

مقابله شیرزنان گیلانغربی با ارتش بعثی و عقب راندن آن‌ها

این رزمنده دفاع مقدس در ادامه یادآور شد که، جنگ در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ شروع شد و من به همراه جمعی از دوستانم ۲۰ مهر همان سال به منطقه گیلانغرب اعزام شدم، نیرو‌های عراقی با تصرف قصر شیرین و عبور از این شهر به سمت گیلانغرب در حال پیشروی بودند به گونه‌ای که این شهر را تحت محاصره خود درآورده بودند، اما مردم آنجا به خصوص زنان با هر وسیله و سلاحی که در اختیار داشتند، به مقابله با ارتش بعث پرداختند و این مقاومت در نهایت موجب عقب نشینی متجاوزین شد. چند روز بعد از این درگیری و عقب نشینی ارتش عراق، ما به جبهه گیلانغرب رسیدیم.

عراقی‌ها در رشته کوه‌های اطراف این شهر از سمت بازی دراز به سمت دشت ذهاب و سپس کوه‌های اطراف مستقر شده بودند. ما در تپه‌ای به اسم آوزین سنگربندی کردیم تا بتوانیم از آنجا مهمترین قله منطقه به اسم چغالوند که به شهر گیلانغرب مشرف بود را آزاد کنیم. تپه آوزین بعد‌ها به اسم تپه کرجی‌ها معروف شد که رزمندگان زیادی هم در آنجا مصدوم یا به شهادت رسیدند. براساس شنیده‌ها هر ساله رزمندگانی که قبلا در آنجا بودند مراسمی را نیز برای بزرگداشت شهدا و زنده نگهداشتن یاد و خاطرات آن دوران در همین تپه برگزار می‌کنند.

علیرضا جباری در این عکس سمت چپ کنار رزمنده‌ای که بی سیم در دست دارد نشسته است

قرعه به نام علی برای رفتن به کانال تا شهادت/ زدن به جاده زیر ترکش‌های ممتد

این رزمنده و جانباز دفاع مقدس توضیح داد: بعد از انجام عملیات موفقیت آمیز خیبر که جزیره مجنون به طور کامل در اختیار رزمندگان قرار گرفت، ما در این جزیره که در جنوب بصره عراق واقع شده و دارای چاه‌های متعدد نفت است، مستقر شدیم، عراق، چون نمی‌خواست به تاسیسات نفتی خود آسیب بزند در ابتدا تلاش می‌کرد که بمباران هوایی به چاه‌های نفتی صورت نگیرد و همین امر باعث شد رزمندگان در کنار چاه‌های نفت سنگرسازی کنند. من معاون گروهان بودم و قرار بود در یکی از این جاده‌ها که منتهی به بصره می‌شد، سنگرسازی کنیم، چند نفر از نیرو‌ها را فرستادم که در انتهای یکی از جاده‌ها مستقر و مانع پاتک دشمن شوند، موقعیت این کانال طوری بود که به هیچ عنوان در روز نمی‌شد به آن دسترسی پیدا کرد، چون اگر کسی در جاده حرکت می‌کرد به رغم وجود نیزار‌های اطراف جاده تک تیراندازان عراقی او را هدف قرار می‌دادند.

یکی دیگر از راه‌های دسترسی به آخرین سنگر‌های رزمندگان از طریق آب با قایق‌های موتوری کوچک که از میان نیزار‌ها می‌گذشت، بود؛ ساعت ۱۰ صبح دیدم قاسم بیسیم‌چی گروهبان با عجله دنبال من می‌گردد، با اینکه سن و سالم کم بود به من حاجی می‌گفت. فریاد زد، حاجی بدو که پیشانی کانال را که بچه‌ها در آن مستقر بودند مورد هدف قرار گرفته و احتمالا چند نفر به شهادت رسیدند. ناخودآگاه از بین رزمندگانی که می‌دانستم در کانال مستقر بودند، شهید علی مهرانی به ذهنم آمد. او طلبه معلمی بود که با برادر کوچکترش به منطقه آمده بود.

شب قبل من مجبور شده بودم بین او و برادرش برای رفتن به کانال قرعه کشی کنم و فقط یکی از آن دو نفر می‌توانست به کانال انتهایی برود که قرعه به نام علی افتاده بود و همین موضوع باعث شده بود تا چهره اش در ذهن من باشد.

در فکرم مرور می‌کردم که، خدا کند علی طوری اش نشده باشد. دائم این سوال در ذهنم بود که آیا زنده است یا شهید شده. قاسم به من گفت که پشت بیسیم گفتند که علی مهرانی ترکش خورده است. من که نگران بچه‌ها بودم بی درنگ با یک موتور به رغم اینکه می‌دانستم به جاده رفتن مساوی با ترکش یا تیر خوردن است، به سمت کانال حرکت کردم.

تک تیرانداز‌های دشمن با دیدن من در جاده آن هم در روز روشن مرا هدف قرار می‌دادند و صدای وز وز عبور گلوله‌ها را نیز به طور ممتد از کنار و پشت سرم می‌شنیدم، اما برای برگشت دیگر دیر شده بود.

جانبازی که تنها مانده بود

جباری در ادامه به ذکر خاطراتی از برخی جانبازان دوران دفاع مقدس پرداخت و گفت: سال ۱۳۶۷ بعد از پایان جنگ من وارد بنیاد جانبازان کرج شدم بنیاد مستضعفان هم به دستور امام خمینی (ره) چند وقتی بود که در بنیاد جانبازان ادغام شده بود.

به واسطه یکی از دوستانم به نام شعبان نصیری که آن زمان معاون بنیاد کرج بود و بعد‌ها در دفاع از حرم اهل بیت (ع) در سال ۱۳۹۶ حین عملیات مستشاری در موصل عراق و در جنگ با کفار داعش به شهادت رسید، به عنوان مسئول امور جانبازان انتخاب شدم. چون من از رزمندگان و جانبازان جبهه بودم با همه احساس نزدیکی داشتم و به خصوص اینکه بیشتر جانبازان کرج را می‌شناختم.

یک روز بعدازظهر در راهروی بنیاد خانمی به من مراجعه کرد و پرسید که آیا شما مسئول اینجا هستید و من پاسخ دادم بله. اگه کاری دارید بفرمایید. آن خانم به من گفت که از یکی از روستا‌های شهریار آمده و دلیل آمدنش هم این بوده که در همسایگی آن‌ها خانواده‌ای زندگی می‌کنند که پدر خانواده از زمانی که از جبهه برگشته دائم مریض و بد حال است.

ظاهرا بیماری اعصاب گرفته! برای کمک به این خانواده و پدر خانواده به اینجا آمدم و اسم شما را به من معرفی کردند. از او آدرس خانه آن جانباز عزیز را که احتمالا دچار موج گرفتگی شده بود، گرفتم. فردای آن روز حدود عصر به همراه یکی از همکاران به منزل آن جانباز رفتیم. زمستان بود و هوا بسیار سرد. خانمی نسبتا جوان به استقبالمان آمد و وقتی که فهمید ما از بنیاد به خانه اش رفته بودیم ناخودآگاه اشک از چشمانش سرازیر شد.

در داخل اتاق که بسیار سرد هم بود، مردی را دیدم که که بدون اینکه تکان بخورد در زیر کرسی به حالت بیماری خوابیده بود و شاید هم اصلا متوجه حضور ما نشده. در تنها اتاق خانه دو کودک با لباس‌های کهنه و البته نازک بهت زده ما را نگاه می‌کردند نظرم را جلب کرد. چرخ خیاطی کهنه و قدیمی که به ظاهر تنها وسیله امرار معاش خانواده بود و البته همسری که با چشمان اشک آلودش در آستانه در ما را نظاره می‌کرد. وضع خانواده گویای همه چیز بود. نشستم. مدارک پزشکی آن جانباز را که هیچ پرونده‌ای در بنیاد نداشت را از آن زن خواستم و او مدارکی را برایم آورد و توضیح داد که همسرش کی به جبهه رفته و چطور بعد از بازگشتش احوالات جسمی اش بهم ریخته و قادر به توضیح نیز نبوده.

او را با فروش تمام اسباب خانه به بیمارستان برده و پزشکان نیز او را معاینه کردند، اما هرگز بهبودی به او ندادند.

خیلی سخت بود که خودم را کنترل کنم و از شنیدن آن همه درد و رنج خانواده اشک نریزم. اما هر طور بود خودداری کردم و از آن خانم خواستم که فردا آن مدارک را به بنیاد بیاورد تا بتوانیم برای آن جانباز کاری کنیم. خوشحالم که آن جانباز که ماه‌ها و سال‌ها تنها مانده بود پس از مدتی شرایط جسمانی اش بهتر شده و توانسته بود از بستر بیماری برخیزد و در جایی نیز کار کند و خرجی خانواده اش را تامین کند. همچنین خوشحال بودم از اینکه ده‌ها جانباز دیگر مشابه آن جانباز شهریاری در آن دوران تحت پوشش بنیاد قرار گرفتند و زندگی شان با کمک‌هایی که حق آن‌ها بود، سر و سامان گرفت.

برشی از زندگی علیرضا ایثارگر دفاع مقدس

این ایثارگر دفاع مقدس می‌گوید: من فروردین ۱۳۴۴ در یک خانواده پرجمعیت و سطح متوسط متولد شدم سال ۱۳۵۹ کلاس اول دبیرستان بودم که درس را رها کردم و برای دفاع از کشورم به صورت داوطلب و در قالب نیرو‌های مردمی به جبهه اعزام شدم بعد از چندین اعزام در سال ۱۳۶۱ زمانی که از جبهه به خانه بازگشتم تصمیم به ادامه تحصیل گرفتم و در دبیرستان دهخدا کرج در رشته ریاضی فیزیک مشغول به تحصیل شدم، در عرض سه ماه بعد از امتحانات قبول و به پایه سوم دبیرستان راه یافتم و توانستم در سال ۱۳۶۳ با معدل بالا مدرک دیپلم را اخذ کنم.

سال ۱۳۶۴ با رتبه ۶ در کنکور سراسری پذیرفته و در رشته فیزیک دانشگاه شریف قبول شدم، اما به خاطر رفتن به جبهه از ادامه تحصیل منصرف و بعد از انصراف از دانشگاه به جبهه رفتم، بعد از پایان جنگ دوباره از طریق کنکور در رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران پذیرفته شدم و سپس در دانشگاه علامه طباطبایی در مقاطع بعدی به تحصیل ادامه دادم و فارغ التحصیل شدم.

منبع: ایرنا

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: دفاع مقدس بمباران شیمیایی دفاع مقدس آن جانباز نیرو ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۳۵۸۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا استفاده از تابه‌های نچسب را باید کنار گذاشت؟

به گزارش همشهری آنلاین، PFOA نوعی از ترکیبات PFAS (مواد پر و پلی فلوروآلکیل) است که «مواد شیمیایی برای همیشه» نیز نامیده می‌شوند، زیرا تجزیه نمی‌شوند و مدت‌ها در طبیعت ماندگار هستند.

PFOA زمانی معمولاً در تولید پوشش‌های نچسب استفاده می‌شد که معروف‌ترین آن تفلون بود که بوسیله شرکت دوپونت اختراع و توسط شرکت اسپین‌آف یا زایشی آن به نام چمورس تولید شد.

پس از ابراز نگرانی‌ها و فشار آژانس حفاظت از محیط زیست (EPA) آمریکا در مورد خطرات بهداشتی مرتبط با PFOA در اوایل دهه ۲۰۰۰، شرکت دوپونت شروع به حذف تدریجی PFOA از محصولات خود کرد.

این امر پس از یک دادخواهی دسته جمعی در سال ۲۰۰۱ صورت گرفت که نشان داد دوپونت به خوبی از خطرات سلامتی مرتبط با ترکیب شیمیایی خود آگاه بوده و به مردم اطلاع نداده است، از جمله جوامعی که سلامت آنها تحت تأثیر رواناب کارخانه تولیدی شرکت قرار گرفته است.

تولید PFOA منجر به انتشار طولانی مدت آن در محیط زیست و آلودگی گسترده محیطی، از جمله آب آشامیدنی می‌شود. ما بر اساس مطالعات متعدد بر روی حیوانات و انسان‌ها می‌دانیم که PFOA با بسیاری از مضرات بهداشتی از جمله سرطان کلیه، سرطان بیضه، افزایش کلسترول، فشار خون بالا مرتبط با بارداری و بیماری تیروئید مرتبط است.

اما در حالی که PFOA ها حذف شدند، با انواع دیگری از PFAS جایگزین شدند که مشخص شد که مضرات بهداشتی مشابهی دارند و در محیط زیست پایدار هستند.

PFAS به طور کلی، با آسیب‌های بهداشتی مانند افزایش سطح کلسترول، خطر بالاتر سرطان کلیه و بیضه، کاهش پاسخ واکسن در کودکان و تغییرات در آنزیم‌های کبدی مرتبط است.

برخی ماهیتابه‌ها ممکن است دارای برچسب فاقد PFOA باشند، اما ممکن است حاوی PFAS‌های دیگری باشند.

چه باید کرد؟

اگر یک تابه نچسب معمول دارید که قبل از سال ۲۰۱۵ تولید شده‌اند، بهترین کار آن است که آنها را دور بیندازید، چرا که احتمال زیادی دارد که حاوی ‌PFOA باشند. اما حتی اگر تابه‌ای را پس از سال ۲۰۱۵ خریده باشید، هنوز ممکن است حاوی PFAS باشند.

ایمن‌ترین راه این ست که تابه‌ای بخرید که اصلاً با عنوان نچسب وارد بازار نشده باشد. انتخاب انواع دیگر ظروف آشپزی بدون PFAS – که ممکن است شامل تابه‌های نچسب فولاد زنگ‌نزن یا سرامیکی باشند، می‌تواند قرارگیری در معرض PFAS را کاهش دهد.

از طرف دیگر کارشناسان می‌گوید هیچ مطالعه‌ای وجود ندارد که خطر قابل‌توجهی برای سلامتی به علت از استفاده از تابه‌های نچسب را مستند کرده باشد.

PFAS در همه جا وجود دارد و قرار گرفتن در معرض آنها در زندگی روزمره از چیزهایی بسیار فراتر از ظروف آشپزی ناشی می‌شود.

تقریباً همه افراد در حال حاضر مقادیر قابل‌توجهی PFAS در خون و بافت‌های خود دارند که بیشتر آن از آب آشامیدنی آلوده، آلودگی در برخی غذاها و مواد بسته‌بندی مواد غذایی، گرد و غبار و مجموعه‌ای از محصولات مصرفی دیگر ناشی می‌شود.

اگر می‌خواهید ماهیتابه نچسب خود را نگهدارید، حداقل، باید مراقب نحوه استفاده از آن باشید. یک مطالعه در سال ۲۰۲۲ نشان داد که یک تابه نچسب خراشیده می‌تواند ریزپلاستیک‌ها و نانوپلاستیک‌ها را در غذا به جای بگذارد منجر به انتشار مواد شیمیایی بالقوه مضر در غذای شما شود. درست مانند PFAS، مردم روزانه در معرض میکروپلاستیک ها هستند و دانشمندان هنوز به طور قطعی از خطرات بهداشتی آنها مطمئن نیستند. با این حال، اگر می‌خواهید از خطرات احتمالی مرتبط با میکروپلاستیک‌ها اجتناب کنید، ظرف نچسب خود را به محض اینکه خراشید یا سطح نچسب آن از بین رفت، دور بیندازید.

همچنین از دادن حرارت زیاد به ظرف اجتناب کنید، پوشش تابه نچسب در دماهای بالا، پوشش روی یک تابه نچسب می‌تواند تجزیه شود و مواد شیمیایی را در هوا آزاد کند. به همین دلیل است که نباید ظرف خالی را گرم کنید، زیرا می‌تواند به سرعت و به میزان بیشتری داغ شود.

در نهایت، «مواد شیمیایی برای همیشه» یا PAFS که در بسیاری از تابه‌های نچسب معمول یافت می‌شوند، در محیط نیز رایج هستند - و احتمالاً روزانه در معرض آنها قرار می‌گیرید. تحقیقات بیشتری برای تعیین اثرات PFAS بر سلامت و اینکه آیا تابه‌های نچسب معمو ل منبع بسیار قوی آنها هستند، مورد نیاز است. با این حال، اگر نگران هستید و ترجیح می‌دهید ایمنی را رعایت کنید، می‌توانید گزینه‌های جایگزین تابه‌های نچسب را امتحان کنید.

کد خبر 847294 منبع: همشهری آنلاین برچسب‌ها مجله نکته بهداشتی روز ظرف و ظروف

دیگر خبرها

  • استرداد بیش از ۱۹۰ خانواده عراقی از اردوگاه الهول سوریه به عراق
  • دغدغه اهالی هرمز درباره گلزار شهدا چه زمانی رفع می‌شود؟
  • مسئول «پلیس اسلامی داعش» در عراق به دام افتاد
  • علت عمده «سقط جنین» چیست؟
  • علت عمده سقط جنین مسایل فرهنگی و اقتصادی است
  • خانواده‌های شهدا پشتوانه‌های اصلی نظام هستند
  • استفاده از تمام ظرفیت‌ها برای خدمت به خانواده شهدا
  • آیا استفاده از تابه‌های نچسب را باید کنار گذاشت؟
  • گلزار شهدا یک فرصت برای کار فرهنگی است
  • حمیدرضا عزیزی، پژوهشگر بنیاد علم و سیاست آلمان: ایران در حمله به اسرائیل به کشورهای منطقه هم هشدار داد، هم اطمینان خاطر/ تهران قواعد درگیری با تل آویو را بازتعریف کرد/ همسایگان عربی ایران به دنبال موازنه و مفاهمه با تهران خواهند بود/ توانمندی موشکی ایران